loading...
مجله سرگرمی تفریحی جذاب آنلاین
آخرین ارسال های انجمن
امیر بازدید : 679 پنجشنبه 17 مرداد 1392 نظرات (0)
امیر بازدید : 475 پنجشنبه 17 مرداد 1392 نظرات (0)
ﻣﻦ ﺑﻪ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﯼ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻣﺪﺕ ﻫﺎ ﻋﺎﺷﻖ
 ﯾﮏ ﺗﻔﺎﻟﻪ ﭼﺎﯼ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﻭ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ
 دختری ﺷﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﻣﺎﻧﮑﻨﻪ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻟﺒﺎﺳﻔﺮﻭﺷﯿﻪ
امیر بازدید : 421 پنجشنبه 17 مرداد 1392 نظرات (0)
دختر همسایمون اسمش “طلا”ست...

توی “نقره” فروشی کار میکنه...

تازگیارفته برنزه کرده...!

فکرکنم اخر با مِسی ازدواج کنه

بچه شم شکل استیلی میشه

طنز

امیر بازدید : 535 دوشنبه 07 مرداد 1392 نظرات (0)

:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

این دخترایی که رژ لبشون تا بالای لبشون اومده همونایی هستن که تو بچگی تا نقاشی هاشون رو رنگ میکردن از خط میزدن بیرون !

 .

 .

 اعتراف می کنم به این سن که رسیدم هنوز وقتی میخوام از در خونه برم بیرون اگه جورابم سوراخ باشه عوضش می کنم با این فکر که اگر تصادف کردم و آمبولانس اومد و منو گذاشتن رو برانکارد و مردم دورم جمع شدن سوراخ جورابم ضایع نباشه …

 .

 .

 این دخترا که ناخونای دست چپشون رو خیلی شیک لاک می زنن وسطشم طرح میزنن خفن ، مینیاتور و نقش برجسته و … اما دست راستشون رو میبینی انگار ساناز پنج ساله از تهران نقاشی کشیده …

 اینا رو اذیت نکنید ، اینا دست چپشون ضعیفه !

 .

 .

 من ۱۱سالم بود فک میکردم یکی تو یخچال قایم شده چراغشو خاموش روشن میکنه !

 بعد الان جوونای مملکت میان از شکست عشقی میخونن …

 .

 .

 یه قانون تو تهران هست که میگه اگه تو مسیری هستی که ترافیک نیست ، قطعا اشتباه اومدی !

 .

 .

 بابای غضنفر مریض میشه غضنفر زنگ میزنه آمبولانس بیاد خانوادگی سوار آمبولانس میشن !

 تو راه دکتر میپرسه مریض کیه ؟

 غضنفر میگه حالش خوب نبود موند خونه …

 .

 .

 میگن تو جهنم چهل تا دختر میارن می چینن جلوت بعد تو باید به تک تکشون یاد بدی چطوری پارک دوبل بزنن !

 من رفتم توبه کنم !!!

 .

 .

 طریقه روانی کردن دخترا با دو حرکت :

 ازشون عکس بگیرید

 عکس رو بهشون نشون ندید ! 


.

 .

 فهمیدن علت اینکه یه دختر چرا قهر کرده از آشتی کردن باهاش سخت تره !!!

 .

 .

 من بچه بودم آرزو داشتم مادربزرگم بزاره دستگیره چرخ خیاطیش رو یه دور بچرخونم !

 یه همچین آدمی قانعی بودم من !!!

 .

 .

 به حیف نون میگن والیبال چه ورزشیه ؟

 میگه : مدل شدیدتر بازی “نزارین بادکنک زمین بخوره”

 .

 .

 ﮐﻮﺩﮎ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﻫﻔﺘﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺎﻣﺰﺩﯾﺸﻪ ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺧﻮﺩﻡ ﯾﻪ ﻧﯿﻤﻪ ﮔﻤﺸﺪﻩ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﻡ !

 .

 .

 اعتراف می کنم بزرگترین لذت دوران بچگی من این بود که روزهای بارونی تو راه مدرسه با او چکمه طوسی پلاستیکی که تا زیر زانوم بود مثل خل ها از جاهایی رد می شدم که آب جمع شده و وقتی قابلیت چکمه هام رو می دیدم که تا عمق زیاد هم پام خیس نمیشه کلی کیف می کردم !

 حس ماشین شاسی بلند بهم دست می داد …

 .

 .

 دو ماهه دارم هر شش ساعت یه بار دوتا آنتی هیستامین میندازم تو جیبام ولی بازم جیب ما به پول حساسیت داره !

 .

 .

 دخترا تا وقتی لاک ناخنشون خشک نشده کاملا بی دفاع و بی خطرن …

 .

 .

 از غضنفر میپرسن ۱۰تا جوجه داریم گربه ۶تاشونو میخوره ، چند تا باقی میمونه ؟

 غضنفر میگه اون دیگه جاشونو یاد گرفته میاد بقیشونم میخوره !

 .

 .

 اینایی که از تاکسی پیاده میشن

 بعد تازه دستشونو میکنن تو این جیبشون

 بعد دستشونو میکنن تو اون جیبشون

 بعد بقیه جیباشونو میگردن

 کیف پولشونو درمیارن و یه ۱۰هزار تومنی مثلن میدن به راننده تاکسی تا اون خوردش کنه ۹۵۰۰تومن بهشون پس بده رو باید تا هنوز حکم اعدام در مملکتمون ورنیفتاده توی میدون اصلیه شهر دار زد !

 .

 .

 وقتی یکی جمله اش رو با “البته حرف شما میتن” شروع میکنه منتظر “اما”ی بعدش باشین که قراره در فاضلابو رو سرتون باز کنه !

 .

 .

 یه بار هم رفتم دست کشیدم رو آفتابه ازش یه غول اومد بیرون بهم گفت آرزو کن ! گفتم یه خونه میخوام … گفت خب من اگه خونه داشتم تو آفتابه میخوابیدم !؟

 خیلی منطقی بود لامصب …

 .

 .

 یه چیزی !

 برید کامپیوتر رو روشن کنید

 یه آهنگ شاد بزارید

 خب حالا برید برنامه وُردتون رو بازکنید !

 آها ! حالا اگه تونستید یه نامه غمگین به یه نفر بنویسید ، عمرا اگه بتونید !!!

 اصغرجون اسکارو رد کن بیاد …

امیر بازدید : 501 دوشنبه 07 مرداد 1392 نظرات (0)
امیر بازدید : 573 جمعه 04 مرداد 1392 نظرات (0)


گرد و خاك تنهايي دلم را با دستانت ربودي و خانه ي قلبم را ز غم ها شستي . حالا كه داري زحمت ميكشي روي اون ميز رو هم يه دستمالي بكش ... ايول!!!

**************** جذاب آنلاين ****************

اي پيتزاي عمرم                             همبرگر قلب

  كباب زندگيم                             اسپاگتي افكارم

بي تو فلافلم

**************** جذاب آنلاين ****************

به فري مو فرفري ميگن لباس مشكلي بپوش بريم قبرستون بابات مرده!!!

ميگه: نه .. يه چيزي شده شما به من نميگين!!!!!!!!!

**************** جذاب آنلاين ****************

يه روز اصغر پنبه فيلسوف ميشه و ميگه: دايره زندگي، مربعي است كه سه ضلع دارد:

عشق و زندگي. (خخخخخ)

**************** جذاب آنلاين ****************

موفق باشيد عزيزان

نظر نشه فراموش

ياعلي

جک

امیر بازدید : 525 یکشنبه 30 تیر 1392 نظرات (0)
امیر بازدید : 537 یکشنبه 30 تیر 1392 نظرات (0)

بدترين راه حل( محض خنده)

مشكل: اگر يكي از بهترين دوستانت قهر كرد باشما چه كاري بايد انجام داد؟

راه حل اول:

خيلي بي اعتنا باشيد و انگار نه انگار كه اتفاقي افتاده و هربا ميبينيش بخند و سلام كن اين جوري از كلافگي ميتركه و آخرش آشتي ميكنه ولي اگر نشد...

راه حل دوم:

كاري كنيد كه بخنده ( لودگي نكنيا) مثلا حرف خنده دار بزن و شكلك هاي خنده دار( دلقك بازي در نياري) براش دربيار ولي اگر نشد...

راه حل سوم:

يه دوست جديد پيدا كن و خيلي هم باهاش گرم بگير .. صميمي شوتا اون دوستت حسودي بياد سراغش مجبور بشه باهات آشتي كنه ولي اگر نشد...

راه حل چهارم:

براش يه هديه خشگل مشگل بگيريد كه خوشش بياد ولي اگر هديه رو قبول نكرد و اگر باز نشد...

راه حل پنجم: ( راه حل اساسيه... والله)

بهتر است بي خيال شي و بري دنبال زندگيت كه خربزه آبه بابا! اين اصلا دوسته؟ اين محبت سرش ميشه؟ خودتو كشتي واسش اونوقت اگه بر نگشت بدون كه يا اصلا قبل از دوست بودن آدم نبوده و يا دود از خود كنده بلند ميشه!

اميدوارم علاوه بر طنز بودن اين مطلب يه كمكي هم به شما عزيزان كرده باشه

ياعلي

امیر بازدید : 569 یکشنبه 30 تیر 1392 نظرات (0)


**************** جذاب آنلاين ****************

به يه نفر ميگن: نظرت درباره بندگردني گوشي چيه؟

مي گه: خوبه. فقط موقع شارژ گوشي يكي دوساعتي آدم رو علاف ميكنه!!!

**************** جذاب آنلاين ****************

يه روز فري موقشنگ رفت خونه همسايه اش و گفت: ببخشيد برق خونه ي ما قطع شده ميشه يه كم برق قرض بدي؟ بعدا بهت ميدم ؟

همسايه هم كم نياورد و خنگتر از اون گفت: كاش ظرف پلاستيكي مياوردي خب! اين جوري برق ميگيردت كه ( واييي دلم )

**************** جذاب آنلاين ****************

و فعلا آخرينش...

هميشه سعي كن عكس

زنت ... اولي دومي راستي چه خبر ؟ خوبن ؟ سلامتن ؟ زندگي خوبه؟ خخخخخخخ

سعي كن عكسشون رو بذاري توي كيف پولت تا هرموقع فكر كردي بدبختي ... بيچاره اي ...

خيلي توي آنپاسي اونم آنپاس نه آنپاسسسسسسسسس زياد ناراحت نباشي بدوني يه بد بختي و آنپاس بزرگ تر منتظرته ... بايد به سوالاش جواب صحيح بدي وگرنه مشروط ميشيا!!

**************** جذاب آنلاين ****************

اميدوارم خوشتون اومده باشه

لطف كنيد مرام بذاريد و نظر بديد

دم همتونم جيز جيز جيز

ياعلي

 

امیر بازدید : 553 جمعه 28 تیر 1392 نظرات (0)
یکی از فانتزیام اینه که چنتا آدم گردن کلفت اجیر کنم نزدیک افق
تا هرکی خواست اون اطراف محو بشه بزنن دهنشو … !
انگار محو شدن تو افق بچه بازیه ؛ زرت و زورت میرن افق محو میشن !!
.
.
.
یکی دیگه از فانتزیام اینه :
سوار یه پیکان تاکسی بشم ، یه تراول ۵۰ تومنی تا نخورده رو بدم به راننده …
راننده بگه آقا یه نفرید ؟؟؟
منم یه کم مکث کنم و با یه لبخند معنی دار بگم : خعلی وقته …
بعدش پیاده بشم و تو افق حرکت کنم !
راننده هم از پشت صدام بزنه آقا … آقا … آقا ، بقیه پولتون !!!
منم کُتمو بندازم رو دوشمو بی توجه به راننده تو تاریکیا محو بشم …
.
.
.
یکی دیگه از فانتزیام اینه که متاهل بشم
حسرت دوره ی مجردیمو بخورم و بسوزمو بسازم …
.
.
.
یکی از فانتزی هام اینه که سوار یه ماشین بشم
بگم آقا اون ماشین جلویی رو تعقیب کن ،
بعد یارو هم بگه : برو گم شو پایین بابا ، ما دنبال شر نمیگردیم …
هیچی دیگه منم پیاده شم برم !
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه خوانــنده بشــــم بعد کنسرت بزارم تو یه ورزشگاه بزرگ
کل ورزشگاه پر بشـــه بعد من نــرم کنسرت و اجرا کــــــنم
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که توی یک مهمونی یهو وارد بشم
و دخدرا که دارن میوه پوست می کنن همه دستاشون رو ببرن از خوشتیپی من !!!
و بعد از اینکه یِکَم نشستم ، پاشم حرکت کنم به سمت افق …
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه توی یه پارک شلوغ شروع کنم به دویدن
و همزمان با موبایلم بگم:
لعنتیا تا من نگفتم هیچکس شلیک نکنه، کلی آدم بیگناه اینجا هست!!
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که یه روز پشت تلفن توی جمع بگم خودمو با اولین پرواز میرسونم …
.
.
.
میخوام اینبار که مراقب اومد بالا سرم گفت :
سرت بچرخه و تقلب کنی صفر رد میکنم ،
یه نگاه به سبک فانتزی بهش بندازمو بگم :
منو از صفر میترسونی ؟ برو از خدا بترس !
اونم که منقلب شده بگه اوکی هانی از یو ویش !!!
فانتزیه دیگه ممکنه وسطاش زبونشم عوض بشه ! پرابلم ؟
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که یکی بخواد به یکی دیگه شلیک کنه
بعد من داد بزنم نننننههههههههه و خودمو بندازم جلوی گلوله ،
بعد خون بپاشه از قلبم بیرون و مردم دورم جمع بشن با گریه بهم افتخار کنن ؛
از اون طرف کارگردان داد بزنه کات اقا کات بازم خراب کردین اهههههه …
.
.
.
یکی از فانتزایم اینه که:
اسم بابا رو بنویسم واسه کنکور بعدش هی بهش بگم”درس بخون!!”
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که رتبه ی یک کارشناسی ارشد رو بیارم،
بعد این موسسات که زنگ میزنن و ازم میخوان در عوض یه چند میلیون اونا رو تبلیغ کنم،
با کمال خونسردی بگم :نه متاسفم نمیتونم این کار رو براتون انجام بدم
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که بچه هام یه دو قلوی پسر و دختر بشن !
بعد اسم دوتاشونو بذارم “رها” …
بعد وقتی که دعواشون میشه بزنن تو سر و کله ی هم ،
منم داد بزنم بگم : رها ، رهارو رها کن !
.
.
.
یکی از فانتزیای مامانم اینه که بیاد تو اتاقم ببینه همه چی مرتبه …
.
.
.
یکی از فانتزیامم اینه که برعکس بقیه ماشینا
که تا چراغ سبز میشه شروع میکنن به بوق زدن…
من تا چراغ قرمز میشه بوق بزنم اونم یه تنه….
حالا اینجا سوال پیش میاد که چرا پشت چراغ قرمز؟!
سوال بسیار بسیار به جا و خوبیه ولی متآسفانه ربطی نداره به کسی
چون ماشینِ خودمِ دوس دارم از بوقش پشت چراغ قرمز استفاده کنم…
.
.
.
یکی از فانتزیام همیشه این بوده که توی سیستم عامل ویندوز یک مشکل پیدا کنم
بفرستم براشون بعد بیل گیبس زنگ بزنه بگه مهندس لطفا بیا امریکا تو مجموعه من ،
دخترمم میدم بهت کنیزت باشه تا آخرررر عمرش ،
خونه ماشین پول همه چی میدم بهت …
منم بعد از یک دقیقه سکوت بگم :
خیلی دلم میخواد اما من متعلقم به این مردمم !!!
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که تو المپیک با ناداوری حذف شم
اون موقع هر چی فن و تکنیک که یاد گرفتم و نگرفتم رو داور مسابقه اجرا کنم
بعدش بشینم وسط زمین مسابقه اجازه مسابقه های بعدی رو ندم !!
.
.
.
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که یه شب بارونی
ببینم دارن یه دختره رو اذیت میکنن منم برسم بهشونو دخل تک تکشونو بیارم !
بعد دختره رو از رو زمین بلند کنم و کتمو دربیارم بدم تنش کنه …
بعد سرشو بیاره بالا تو چشام نگاه کنه و بگه میشه اسمتو بدونم ؟
بعد من از توی کتم یه سیگار دربیارم روشن کنم ،
بعد یه پوک عمیق بگیرمو یه لبخند ملیح بزنمو دودشو بزنم تو صورتش ،
بعد دود که رفت کنار من غیب شده باشم
و اونم یهو بیفته رو زمینو سرشو بیاره رو به آسمونو از ته دل داد بزنه خداااااا …
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه :
ززااررت بزنم تو صورت یکی بگم نخواب …
بخوابی میمیری ؛ تو باید زنده بمونـــی !
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که با لحن جدی و خسته به یه دکتر بگم : لطفا حاشیه نرو دکتر !
بعد بلند شم و از پنجره مطبش به افق خیره بشم و بگم :
فقط بگو چند روز دیگه زنده می مونم ؟
.
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که برم توی عروسی غریبه
و موقعی که عروس میخواد بعله رو بگه
یهو از وسط جمعیت داد برنم: نهههههههه باهاش ازدواج نکن ،
من هنوز دوستت دارمممم …
بعد فامیلای دوماد جنازمو ببرن سمت افق !
.
.
.
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ که ﺑﺎ مخاطب خاصم دعوا ﮐﻨﻢ
ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﺍﺯش ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﻡ ﺳﯿﮕﺎﺭمو ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﻢ
ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﻏﺮﻭﺏ ﻧﺎﭘﺪﯾﺪ ﻣﯿﺸﻢ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺑﺰﻧﻪ ﻟﻬﻢ ﮐﻨﻪ
ﺑﻌﺪ مخاطب خاصم ﺑﺒﯿﻨﻪ و “ﭼﯿﺮﯾﮏ ﭼﯿﺮﯾﮏ ﭼﯿﺮﯾﮏ”
ﺑﺎ کفش ﭘﺎﺷﻨﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﺪﻭﻭﻩ ﺑﯿﺎﺩ ﭘﯿﺸﻢ ﺑﮕﻪ آه ﺧﺪﺍی ﻣﻦ !
ﺗﻮ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻣﻨﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺰﺍﺭﯼ …
ﻣﻨﻢ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﯾﺮﻩ و بعدش ﺩﻭﺗﺎ ﺳﺮﻓﻪ ﮐﻨﻢ و ﺑﻤﯿﺮﻡ …
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻫﻢ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﮐﻨﻪ !!!
ﯾﻪ ﺩﺳﻤﺎﻝ ﺑﺪﯾﻦ ﺍﺷﮑﻢ ﺩﺭﺍﻭﻣﺪ…
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که توی کوهستان ویلا داشته باشم،
یه حموم داشته باشه که سقفش از شیشه باشه،
تازه برف پاک کن هم داشته باشه !
منم وقتی برف میاد برم زیر دوش دراز بکشم !
بعد چندتا قورباغه ، از این سبزا ، از اون بالا منو نیگا کنن !
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که مامانم داره سیب زمینی سرخ میکنه،
بعد من یواشکی میام تو آشپزخونه یهو در حالی که کفگیر دستشه
بر میگرده سمت من، منم کرک و پرم میریزه
بعد یهو لبخند بهم میزنه و میگه:
“بیا سیب زمینی سرخ کرده واسه تو درستکردم پسرم،
بیا نیازی نیست بترسی همه ش واسه تو”
اصن دیگه اشک شوق تو چشمام جمع شده :|
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که یه پیرمرد پولدار تصادف کنه
و من برسونمش بیمارستان و نجاتش بدم ،
اونم با بچه هاش مشکل داشته باشه و تمام زندگیشو به نام من بزنه و بمیره ؛
وقتی بچه هاش منو پیدا میکنن که پولارو بگیرن ،
همه پولارو بندازم جلوشون بگم بردارید نامردها ،
اونی که با ارزش بود پدرتون بود …
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که ازدواج کنم ، بچه دار شیم ،
بچمون دختر باشه ، اسمشو بذاریم گیتا ،
بعد با زنم دعوا کنم
و جول و پلاسش رو که خواست جمع کنه بره خونه باباش بهش بگم :
هرچی میخوای ببری ببر ، فقط گیتارو با خودت نبر !!!
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه روز آخر ترم که نشستـم سر کلاس
استاد موقعی که داره حضور غیاب میکنه
اسمِ منو بخونه بعد با صدای پر از درد و خسته بگم: “حاضر”
بعد استاد بگه آقا شما ۷ جلسه غیبت داشتی
حذفی این درس و ایشاا… ترم بعد،
بعد بلند شم و استاد و نگاه کنم همینجوری که کلاس رفته تو سکوت
آروم آروم برم سمت استاد …
بعد که رسیدم جلوی استاد بگم:
ببین! منو از حذف کردن میترسونی ؟
بعد محکم بکوبم رو میز داد بزنم دِ لعنتی حرف بزن…
منو از حذف کردن میترسونی ؟
بعد بچه ها میان جدام کنن منو از استاد دور کنن
همینجوری که دارم از کلاس میرم بیرون داد میزنم :
برو از خدا بترس …
من چیزی واسه از دست دادن ندارم …
من زندگیم و باختم لعنتی …
بعد همینطوری که همه کپ کردن یه کلّه محکم میکوبم به در
بعدش در خورد میشه بعد من خـــونی و مـــالـی از کلاس میرم بیرون
بعد اصغر فرهادی میگه کــــات … آفرین پسر آفرین
بعد میـــاد جلو صورتم و میبوسه من میگم مخلصیم عمو اصغر…
کاری بود که بر میومد دیگه همه تشویق ســـوت اصن یه حــالی
میده … من یه همچین توهمـــایـی میزنم یعنی …
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که
تو محلمون ۱۰ تا پسر غریبه به دختر همسایمون تیکه بندازن
یهو غیرتی بشم کله کنم برم براشون ، ۱۰ تا شونو لت و پار کنم
و بعد بشون بگم ” خودتون خواستین من دعــــــوا نداشتم ”
بعد دختر همسایه این صحنه رو ببینه کف و تف قاطی کنه
تا میخواد بیاد سمتم که ازم قدردانی کنه
یهو مادرش با چادر گُل گُلی از خونه بیاد بیرون
و ببینه ۱۰ نفر پاره پوره رو زمین دارن خاک میخورن ،
متوجه جریان میشه و با یه حالت بغض آلود بیاد سمتم بگه داماد من…
من : بله مادر
بگه : من همیشه آرزو داشتم همچین پسر رخشی داشتم
من: ولی مادرم تو همیشه به چشم یه پسر بد منو نگاه میکردی ،
تو همیشه یه کاری میکردی که آمارم پیش بقیه همسایه ها خراب باشه ،
تو به من تهمت میزدی ( با صدای آلن دلون )
یهو صدای کف زدن به گوشم میرسه ،
برگردم ببینم ۲۴۹ نفر دارن برام کف میزنن
بخاطر جان فدایی و دیالوگ زیبام!
بعد یهو ببینم یه افق داره از سمت راستم میاد ،
دوست داشتم بیشتر دیالوگ بگم که همسایه ها بیشتر کف بزنن
ولی مجبور شدم تا افق نرفته توش محو بشم
امیر بازدید : 551 چهارشنبه 26 تیر 1392 نظرات (0)
دو نفر عاشق هم میشن. میرن پیاده روي



☻ ♥ ☻
\█/.\█/
.||. .||.

و میرن
.
.
.
.



☻ ♥ ☻
\█/.\█/
.||. .||.

و میرن
.
.
.
.

☻ ♥ ☻
\█/.\█/
.||. .||.


و یه عده فضول هم دنبالشون
امیر بازدید : 571 چهارشنبه 26 تیر 1392 نظرات (0)


یکی بیاد اینو توضیح بده دلم درد گرفت واااااای


امیر بازدید : 629 چهارشنبه 26 تیر 1392 نظرات (0)

پسر:واییی،چه دختر خوشگلی.اسمتون چیه؟

دختر:مدرسان شریف

پسر:چی؟

دختر:مدرسان شریف

پسر:واییییی کجایی هستی؟

دختر:مدرسان شریف

پسر:(در حال کوبیدن سر خود به دیوار)شماره ات چنده؟

دختر:بیست و نه دو تا شیش.

.

.

.

به کافه چی گفتم:همان همیشگی.

نگاه سنگینش را به من انداخت و گفت:

زر نزن بابا اینجا تازه یه هفته است افتتاح شده!

.

.

.

بچه:چرا عروس تو روز عروسیش لباس سفید می پوشه؟

مادر:چون بهترین خاطره ی زندگیشه.

بچه‌:پس چرا داماد لباس مشکی می پوشه؟

مادر:خفه شو برو تو اتاقت.    :
امیر بازدید : 525 چهارشنبه 26 تیر 1392 نظرات (0)

يادش بخير


سال هاي 40 - 42 بود فكر كنم


زير برج ايفيل داشتيم ساندويچ ميخورديم


سازنده فوتوشاپ اينو ببينه فكر كنم با هم بريم تو افق محو بشيم


lol

امیر بازدید : 469 چهارشنبه 26 تیر 1392 نظرات (0)

میدونستین خرچنگها تو عروسیاشون نمیتونن دست بزنن

فقط بشکن ریز میزنن!

برید حال کنید با این اطلاعاتی که در اختیارتون میزارم !!

.

.

.

انقدر بدم میاد یکی موقع درس خوندن بیدارم کنه :|

.

.

.

یکی از اولین حیرت‌های فلسفیم وقتی بود که

فهمیدم علت این که میگن “بادمجون بم آفت نداره” اینه که بم اصن بادمجون نداره

.

.

.

مهم نیست چـــقدر بالایی

مهـــم اینه که اون بالا “لاشـــخوری” یا “عقــــــــاب” … !

.

.

.

ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﮔﻞ ﺩﻧﻴﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ

ﺍﻣﺎ ﻧﻪ …

ﺻﺒﺮ ﻛﻨﻴﺪ !

ﭘﺮﭼﻢ ﻛﻤﻚ ﺩﺍﻭﺭ ﺑﺎﻻﺳﺖ …

ﺑﻌﻠﻪ ﺍﻓﺴﺎﻳﺪﻩ ((((((((-

.

.

.

مامانم میگه پسرم همینجوری که نشستی پا اینترنت

این تخم مرغارم بزار زیرت جوجه شن…

احساس مسئولیت که نداری حداقل حس پدری رو تجربه کن !

.

.

.

این چینیا واقعا زبون همدیگرو میفهمن یا جلو بقیه آبرو داری میکنن؟!

.

.

.

غم زمانه خورم یا فراق یار کشم یا یه فیلم بذارم ببینم؟

.

.

.

من هروقت زمین میخورم به جای اینکه ببینم کجام داغون شده

فقط نگا میکنم دورم کسی نباشه.

بعد میام خونه میبینم عه دستم قطع شده!:)

.

.

.

همون وقتی که ترجیح داده شد به جای تابلوی ” از سرعت خود بکاهید “

از سرعت گیر استفاده بشه

بشر فهمیده بود که به شعورش امیدی نیست .

.

.

.

طرف تو خیابون یه نفرو میبینه که رو زمین خوابیده دلش میسوزه

میگه چیه اینجا خوابیدی؟ بیا بریم کوچه ما بخواب !

.

.

.

تنها چیز با کیفیت توی زنگیمون “درد” بود،

که هر قدر کشیدیم، پاره نشد !

.

.

.

نفهمی دردیست که فرد را نمیکشد

فقط اطرافیان را دق مرگ میکند

.

.

.

ﯾﻪ ﺁﻫﻨﮕﻮ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﭘُﺸﺖ ﺳﺮ ﻫﻢ Play ﮐﺮﺩﻡ ، ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩِ ﺻﺪﺍﺵ

ﮔﺮﻓﺖ !! :|

به همین گوجه سبزی که میخورم قسم :|

.

.

.

بعضیام ﻫﺴﺘﻦ ﻫﻤﭽﻴﻦ ﻣﻴﮕﻦ ﻣﺎ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﻓﻼﻥ ﻣﺎﻩ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻛﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ

ﮊﻥِ ﺑﺮﺗﺮ ﺩﺍﺭﻥ |:

ﺑﺎﺑﺎ ﺑﻬﺘﺮﯾــــﻦ !!!

ﻋﻨﺪ ﻣـــــﺮﺍﻡ !!

ﺍﺻﻞ ﺑﺎﻣﻌﺮﻓﺘــــﺎ !!!!

ﺩ ﺁﺧﻪ ﻣﻬــــــﺮﺑﻮﻭﻭﻭﻥ !!

ﺍﺻﻦ ﺷﻤﺎ ﻣﺘﻮﻟﺪ “خرداد” … ﺧﻮﺑﻪ ؟

ﺍﺯ اﯾﻦ ﺑﻬﺘــــﺮ ؟؟؟؟؟ ;)

.

.

.

بعضیا هستن میخوان باعث تنوع شن

ولی زیاد وارد نیسن باعث تهوع میشن . . .

.

.

.

دخترا عاشق حرف میشن، پسرا عاشق زیبایی!

حالا دلیل آرایش کردن دخترا و دروغگویی پسرا رو فهمیدین؟

.

.

.

وصیت کردم هرکی تو مراسم ختمم گفت:”خدابیامرزتش،راحت شد”

با لبه ی سینیه حلوا بکوبن دهنش اونم راحت شه بیاد پیش من!

.

.

.

امروز یه سر رفتم محله قدیممون

همه خونه ها و مغازه ها و آدما رو یه دل سیر نگاه کردم

ولی هیچ حس خاصی بهم دست نداد …

آخه ما هنوزم تو همون محله زندگی میکنیم …:|

.

.

.

آدم بی گناه تا پای چوبه دار میره اما آدم گناهکار تا اونجا هم نمیره !

.

.

.

آیا میخواهید همیشه و همه جا بدرخشید؟

به خودتان مقداری اکلیل بزنید..

من امتحان کردم خوب جواب داد :) ))

.

.

.

چرا به اونی که اولین بار به ذهنش رسید زرشکو سرخ کنه بریزه توی پلو نوبل ندادن؟

خدمت به بشریت مگه فقط کشف واکسن و قرصه؟

.

.

.

یه سوال از خانم ها دارم….

زشته بخدا…

از سوسک میترسی؟؟

آخه شما تو شکم سوسک جا میشی؟

نه جامیشی؟؟

نه خب بگو میخام بدونم

.

.

.

به استادم میگم استاد ما نسل سوخته ایم بخدا …

گفت نسل سوخته ماییم شما نسل پدر سوخته اید … :|

هیچی دیگه تا حالا اینقدر توی زندگیم قانع نشده بودم !

.

.

.

جوانی از بیکاری رفت باغ وحش پرسید:استخدام دارید؟

یارو گفت مدرک چی داری؟ گفت دیپلم!

یارو گفت یه کاری برات دارم،

حقوقشم خوبه پسره قبول کرد.

یارو گفت :

ما اینجا میمون نداریم میتونی بری توی پوست میمون

تو قفس تا میمون برامون بیاد!

چند روزی گذشت یه روز جمعه که شلوغ شده بود،

پسره توی قفس پشتک وارو میزد

از میله ها بالا پائین میرفت.

جوگیر شد زیادی رفت بالا از اون طرف افتاد تو قفس شیره!

داد زد کمککککککککک

شیره افتاد روش دستشو گذاشت رو دهنش گفت،

آبرو ریزی نکن من لیسانس دارم..!


امیر بازدید : 555 سه شنبه 25 تیر 1392 نظرات (0)

لذتی که تو رقصیدن و قر دادن تو اتوبوس، زمان مدرسه،موقع رفتن به اردو

وجدانا ،خدایی تو هیچ دیسکویی تو دنیا نیست!

.

.

بهترین راه برای جمع کردن نمکی که روی فرش ریخته،اینه که با دست بزنی پخش و پلاش کنی  :))

.

.

آقا دیروز داشتیم تبلیغات نگاه می کردیم نامردا وسطش فیلم نشون دادن!

.

.

انشاالله یه روزی برسه که یاد بگیریم تو نمایشگاه کتاب،کتاب هم بخریم،ساندویچ همه جا هست!

.

.

به مامانم گفتم یه معلم جدید اومده ، هر کی امتحانش رو زیر 50 بزنه،مثل سگ کتکش می زنه.

اگه چند بار هم اینجوری بشه میبرتش تو یه اتاق درشو قفل می کنه..

اصلا از خوشحالی اشک تو چشای مامانم جمع شد.

من  :(

مامانم.  D:

دبیر  :)

حقوق بشر

وزارت آموزش و پرورش

.

.

یه روز حوصله ام سر رفته بود زنگ زدم 118

گفتم شماره ادیسون لطفا

اونم یه شماره بهم داد.منم به اون شماره زنگ زدم.

اونم جواب داد و گفت:تیمارستان فارابی بفرمائید. :

تعداد صفحات : 19

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3166
  • کل نظرات : 861
  • افراد آنلاین : 210
  • تعداد اعضا : 2212
  • آی پی امروز : 285
  • آی پی دیروز : 815
  • بازدید امروز : 9,075
  • باردید دیروز : 151,413
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 9,075
  • بازدید ماه : 998,849
  • بازدید سال : 1,987,403
  • بازدید کلی : 15,266,524
  • کدهای اختصاصی